بهانه گیر

یکی ام که میدونه، همه دروغ ها رسوا میشه و جوانه ای بیرون میاد و زمین، زمین میشه

بهانه گیر

یکی ام که میدونه، همه دروغ ها رسوا میشه و جوانه ای بیرون میاد و زمین، زمین میشه

موبلند من با کلی خواستگار

خدایا اگر دعا کنم هی هر روز یه خواستگار برای موبلندم بیاد به نظرت دعای خوبیه؟ آخه من دوست دارم گیتار زدنش خوب بشه :) آخه این عکسو کی گذاشته اینجا؟! چه ربطی داره؟...موبلند جون تو بگیر بخواب، چیزی نبود، این همسایه ها یه عکس اشتباهی گذاشته بودن رو دیوار ما پریشونتم


نظرات 9 + ارسال نظر
موبلند یکشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:18 ب.ظ

چی میگی؟؟!!!

الو الو....اااا ببخشید صدات قطعو وصل میشه :))

موبلند دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ب.ظ

راستی قضیه زمین خوردنت موقع تلفن من چی بود؟؟!!!

داشت زنگ میخورد، به اتاق من سه تا پله مانده، دویدم و پایم روی پله دوم لیز خورد اما باز جوابتو دادم...بجنس

موبلند سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:34 ب.ظ

چی شد جریان زمین خوردنت؟؟!!

اخگر چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:58 ب.ظ

پاسخ ت را ببین

شاید دیدم، بیشتر بگو

نفس شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:03 ب.ظ http://princess91.blogsky.com/

آدم اگه کسی رو دوست داشته باشه ازین دعا ها براش میکنه؟
خوب بود کامنت ور خوندم متوجه شدم بهانه گیر کیه مو بلند کیه
احسنت به خودم
کاش در مورد سن و تحصیلات خودتونم مینوشتید

سلام، من بهانه گیر هستم
من و موبلند فقط دوستایی هستیم که امیدوارن به شادی هم، من یه جورایی اون فرشته هستم که توی کارتونه، شیطان بهش میگفت تو که دومن (دامن) پوشیدی...یعنی همون با ردای سفید روی شونه راست موبلندم
در مورد سن، من متولد آخر آخر و ته ته 63 هستم و موبلندم نمیتونم بگم.
درباره تحصیلات الان چیزی نمیگم چون اینکه تمام داشته های یه شخصو وابسته به تحصیلاتش بدونن، بسی اشتباست چرا که من با تحصیلکرده ترین افرادی برخورد داشتم که مثلا زن از دیدگاه اونا لازمه ای برای احیای حال ایشان پس از یک روز کاری بود، البته منباب بهره کشی جنسی و نه عواطف...و همینطور با افرادی بودم که سواد علوم تحصیلی ایشان هیچ نبود اما بسیار مهربان، پاک اندیش و گرانقدر بودن...
من دیپلم دارم از باب تحصیلات و موبلندم کلی جزوه بیشتر از من دانلود کرده (چند پیرهن بیشتر از من پاره کرده) :)
اگر پرسش اینکه تحصیلات و سنم چه اندازه هست مبنایی برای شناخت من باشه، برای دانستن این که واقعا چطور شخصی هستم ارجاعتون میدم به خواندن مطالبم در سایت شخصیم
...این سایت دیگه نیست - سال 93 - ویرایش
مرسی که سر زدی

S یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:39 ق.ظ http://guilty.blogsky.com

مونده بودم جواب نظرت رو چی بدم ، دیدم تو نظر دادن به پستت گیر کردم. فقط دوست داری خودت بهانه گیر باشی ،نمیتونی ببینی منم دارم بهونه میگیرم و غر میزنم؟ :دی

بهانه های من خیلی عمیق نیستن، مثل شوخی هستن، یعنی این بهانه هام...میدونی من پسرم و همه دخترا را خیلی دوست دارم، هر کدوم به نحوی که خودش شایسته هست و غم من از جامعه بدیه که تمام دنیا درگیر بغضشه و به همین نحو خیلی خوشحال میشم یه دختر همیشه اول خدا را ببینه و با او در تماس باشه و از این لذت ببره و غمگین نباشه چون بخدا بودن دخترای خوبم با عده ای از آدمای فریبا جز غم بیشتر چیزی براشون نداره...
پسرای خوشتیپی با ماشین و موبایل و منزل خوبی مسبب حضور دخترها به همراه افسوس در مراجع رسیدگی به شکایات قانونی هستن و این چیزی که میگم هم بغضی هست از من که در این لحظه اجازه داد بنویسم هر چند ربطی به مسئله تو نداشته باشه. به هر حال اگر دوست میخوای امیدوارم به همه چیز تن ندی :) خیلی خیلی پیروز باشی، و شاد شاد شاد

eli... یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:49 ب.ظ http://eshghemamnoo-1380.blogsky.com/

سلام ممنونم که سر زدی ....

خوشحال میشم بازم سر بزن

موفق باشی

حتما، خب البته گاهی که بتونم، حتما و امیدوارم چه با علی چه با هر کسی که کنار توست زندگی شادمانه ای داشته باشی خدا با تو

S سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:05 ب.ظ http://Guilty.blogsky.com

مرسی از جوابت.
فکر کنم شما فکر کردی منظور من از دوست ، دوست پسر هست، ولی من بعضی اوقات احتیاج به یه دوست که حرفام رو بشنوه دارم ، شاید. به خاطر همین هست که وبلاگ مینویسم.
نظری هم که دادی ، فقط یه ارزو هست برای من ، من دوست دارم بچه باشم، ولی متاسفانه نمیشه ،یعنی جامعه نمیزاره.

میدونی، من هم میدونم نمیشه بچه شد ولی منظورم اون بیرون نیست...بچه ها پاکن...من بیرون برای آدم بدا ترسناکم ولی کنار خودم همون بچه که با مداد آبی مشق مینوشت. حالا خب همه اما یکسان نیستن...
چه کسی بهتر از خودت میتونه نشون بده کی هستی؟ بعضی حرفارو به خودت بزن و ببین چقدر برات قابل شنیدن هست تا به دیگران بگی...بعدش ارتباط جمعی نیاز به شادی داره و اگر از غم بگی هیچ کسی بهتر از مادر نمیتونه گوش بده، البته باید با مادر طوری رفتار بشه که اون بهش حس خوبی دست بده تا بدونه زحمتی که کشیده خوب بوده تا تو به جای خوبی برسی...
ولی اغلب غم های ما، حتی غم نیستن...یه جوری بهانه گیری هستن و بهتره بهشون اهمیت ندیم...خب من بهانه یه دختر خوبیو دارم اما اینکه بهش نمیرسم نباید تبدیل به غم بشه چون هنوز فرصت های دیگری هست :)

S پنج‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:31 ق.ظ http://guilty.blogsky.com

خوبه که فرصت داری، ولی اگه نداشتی این دیگه بهونه نبود، غم بود.
اون أفسوس هایی که گفتی هم هیچ وقت نداشتم.
ولی بازم حرفای من غم نیست،حتی به نظر اطرافیان شاید یکی از خوشبخت ترین ادم های دنیا باشم، ولی من فقط حرفام غر هست به دیدگاه اطرافیانم.

سلام :)
خداروشکر...پس به قول معروف وای به وقتی که پیر بشی :)) فقط نوه هاتو اذیت نکن!
راستش همه فرصت دارن و تا وقتی زنده هستیم این فرصت بجاست. خدا رو شکر فرصتامو مدیون سربه زیر بودنم میدونم. کاری هم به کسی داشته باشم براش دعا میکنمو بس...
فقط حتما دیگران هم گفتن...صفحه وبت و رنگهاش، یه جورایی ذهنمونو به این سمت میبرن که انگار غمگینی....خب حالا بگو کی نیست اما اون تصویر لوگو، منو به یاد آسمون شب میاندازه.
به هر حال، امیدوارم تو و همه خواهرهام همیشه به سمت خوبیهایی بروید که برای اون بوجود آمدید. زیبا باشید از درون و خوشحال و پاک...این آرزوی من برای همتون هست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد