-
طراحی لوگو طراحی علامت تجاری طراحی آرم آمکس www.amax.ir
یکشنبه 2 آذرماه سال 1393 14:23
سلام به دوستان خوب...پس از مدت ها برگشتم، بهانه گیر هستم. الان دیگه بزرگتر شدم :) و دیدن مطالب قدیمی ام برای خودم هم جالبه...اوه اصلن مگه چند سال گذشته؟ جای س بجنس و موبلند خالی... خواستم در واقع یک بار دیگه در این سال، وبسایتمو معرفی کنم. امید که بهش سر بزنید و اگر از افزونه My Wot هم استفاده میکنید، به سایت اونطوری...
-
اونهایی که حتما خوشبخت اند.
دوشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1393 15:16
امروز پس از مدت ها به این وبلاگ سر زدم. دیگه اون آدم سابق نیستم تا اندازه ای و خوندن مطالبم هم برای خودم خنده دار بود. گاهی موقع خوندنشون و خوندن کامنت های دوستان، دلگیر شدم چون حالا دیگه انقدر با هم نیستیم. بعضی هم وبلاگاشونو بسته ان و امیدوارم الان زندگی خوبی پر از شادی داشته باشن. این وبلاگا گاهی احساسو بازی میدن،...
-
ناب
پنجشنبه 16 شهریورماه سال 1391 19:21
به نام خدا امروز فهمیدم هر کسی با من نیست اما خدا هست. امروز بخاطر احساس خوبی که دارم اینجا مینویسم. حال و روزم چیزی هست که از کودکی تا الان تجربه نکرده بودم. وسط شهریور هستیم و اما آسمون پاک و هوا به نحو خاص و بسیار خاصی دلپذیره، عطری استشمام میکنم که زمان کودگی استشمام میکردم. کمی توصیفش سخته اما من وارد لحظه هایی...
-
خدا
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1391 22:42
خداحافظی کرده بودم اما پاکش کردم نه چون سر حرفم نیستم بلکه اتفاقی باعث شد اینکارو انجام بدم. همیشه یه نفر که بهش اعتماد میکنم، یه چیزی برای نگفتن داره که برای من دانستنش خیلی مهمه چون پایه ای از اعتمادم را تشکیل میده. نگفتن بعضی چیزها از دروغ درباره بعضی چیزها خیلی رنج آورتر هست. پایان
-
سلامت
شنبه 11 شهریورماه سال 1391 23:03
برنامه سالنامه سلامت، شامل موضوعات روانشناسی، ازدواج، اطلاعات دارویی و پزشکی، فالنامه حافظ و ... حجمش کمه بنابراین دانلودش کن، بدردت میخوره جوان :)
-
3
شنبه 11 شهریورماه سال 1391 11:28
:) س من میدونستم بجنس هستی، ایمیلت غلط بود. دیگه ایمیل نمیخوام مرسی، تا وقتی هستم میای اینجا قدمت روی چشم و اگر رفتم که خودت ایمیلمو داری یا میتونی به سایت انگورم سر بزنی و یا اگر پیج فیسبوک ساختی! البته اگر دلت برام تنگ شد. البته معلوم نیست برم
-
دوچرخه
جمعه 10 شهریورماه سال 1391 23:14
نمیدونم اینی که میگم برای چی اینجا؟ چرا اینجا مینویسم. فقط میخوام بگم. امشب زن خوش سیمایی دیدم که 30 سالی داشت و سوار دوچرخه بود. دوتا مرد بهش خیره شده بودن، منم سوار چرخ بودم، رفتم نزدیکش که همه پشت چراغ قرمزیا بدونن من باهاشم. تا اینکه مسیرمون جدا شد اما در چند خیابانی دیگر باز به هم برخوردیم، سمت پارک شهر میرفت و...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391 23:45
وایسا ببینم تو که ایمیل منو نداشتی، چی چیمو اد کردی؟؟ ایمیلتو باز برام بفرست....بجنس نباشی؟!
-
سایتمو
چهارشنبه 8 شهریورماه سال 1391 20:14
خشگل تر کردم
-
موبلند خودم
چهارشنبه 8 شهریورماه سال 1391 09:24
موبلند، دلم برات خیلی تنگ شده...این روزا با اینکه س همش میاد بهم سر میزنه اما چیزی از یادت کم نشده. من هنوز همونطورم که بودم. گاهی بهت فکر میکنم و با خودم میگم کاش الان به مرادت رسیده باشی. هر جا و در هر حالی هستی مراقب خودت باش و بدون همیشه به خوبیات فکر میکنم امیدوارم تو و همه دخترخانم ها خوشبخت بشید موبلند، جای حرف...
-
تایید نظرات (نظر س با موفقیت تایید شد)
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 21:26
صبح توی اتاق داداشم بودم، البته فکر نکنی اینی که بعد میگم بخاطر اینه که بهداشتو رعایت نمیکنیما! داشتم میگفتم، سوکسه اونوری بود پا در هوا! اومدم با کاغذی برش دارم دیدم داره تکون میخوره. خلاصه بردمش روی بام و همونطور که راحت بود گذاشتمش جایی بلکه هوای تازه بخوره بهوش بیاد :) اسم! آره خب وقتی اینهمه آدم اسمشون غضنفر هست...
-
دین و زندگی
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 11:08
امروز صبح سر کوچمون دبیر دین و زندگی دوم دبیرستانمو دیدم....اوه سالها گذشته ها، آقای اکبری همون شکلی بود انگار چند روز گذشته فقط! الان نمایندگی یه بیمه داره اونم بیمه معلم :)) آخی هوی س، تو هم معلم بودی؟ "نمیدونم این س سعید هست یا ساناز
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1391 18:26
دوستت دارم
-
ASUS
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1391 19:02
لپ تاپ داداشمو آوردم پایین، حالا خودم باید جور نصب دوباره رو بکشم...تا شببببببببببببب :( بهتون توصیه میکنم الکی سیستمتونو آپدیت نکنید...فقط اینترنت سکیوریتی هاتونو آپدیت کنید. من کار دارم
-
دنیایی که بمب و موشک نمیسازه
شنبه 4 شهریورماه سال 1391 22:56
موشک روی خواب کودک نمیندازه
-
خدای ناکرده
جمعه 3 شهریورماه سال 1391 10:52
امروز صبح یعنی دقایقی پیش از اینکه بیام اینجا صدای جیغ و فریاد یه زنو شنیدم. سریع رفتم ببینم چه خبره توی کوچه ای رفتم و اونجا نبود اما دو نفر زن و مرد هم اومده بودن دنبال منشا صدا بودن (انگار هواپیما که رد میشه از صداش نمیشه دقیق فهمید کجاست ) آخر رفتم به جهت مخالف توی کوچه ای دیگه تا دوباره داخل یه فرعی رفتم و صدای...
-
س
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 19:35
آهای س، اگر دیگه نیامدم اینجا به موبلند بگو دوستش دارم و به اون یکی هم بگو من خیلی منتظرش موندم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 11:33
oh
-
س
دوشنبه 30 مردادماه سال 1391 11:21
آهای "س" میدونم که میای! عصبانیم کردی تو خیلی شبیه موبلندی مشکوکم بهت ولی به هر حال دیگه اعصابمو خرد کردی
-
بچه نشو
شنبه 28 مردادماه سال 1391 21:07
بچه شو
-
با ستاره ها
جمعه 27 مردادماه سال 1391 22:54
اگه آدم گذاشت اهلیش کنن بفهمی نفهمی خودش رو به این خطر انداخته که کارش به گریه کردن بکشه آدمهای سیاره شما، پنجهزار گل را در باغچهای میکارند اما گلی را که میخواهند، آن میان پیدا نمیکنند... جز با چشم دل نمیتوان خوب دید. آنچه اصل است از دیده پنهان است. ارزش گل تو به قدر عمری است که به پاش صرف کردهای! انسانها...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 مردادماه سال 1391 09:50
دلم برای فاطمه تنگ شده، کاش بودی. حتی موبلند هم دیگه نیست. همه نیستن
-
امید نوروزی
پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391 21:07
سلام :) امروز که رفتم مشیر کهنه، گفتم یه سر برم داخل کوچه امید نوروزی که مدال طلای کشتی فرنگی را برای شیراز و ایران به ارمغان آورد. از یه سمت دیگه پنجره یکی از اتاق هاشون توی حیاط خونه مادربزرگم اینا باز میشه، اونوقت بگین من مشهور نیستم اینم عکس کوچشون
-
وای من
چهارشنبه 25 مردادماه سال 1391 20:55
تو چقدر شبیه مردمانی هستی که میشناختم، .... تو هم خواهی رفت؟
-
آبنبات غیرت و چن تا چیز دیگه
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 20:45
امروز رفتم نانوایی، نان سنگک بگیرم. آقایی که خمیر آماده میکرد اومده بیرون....دستش توی گوشش بعد از مغازه کناری آچار گرفته با موتورش ور رفته، وقتی خم شد توی جیب عقبش چاقو هم دیدم بعدش لباس مخصوص سفید و خمیری شدش هم کلی با موتور برخورد کرد.... خواستم بهش بگم این درست نیست....گفتم حتما مردم هم حمایت میکنن...نگاهی به مردم...
-
شعر عشقی
جمعه 23 تیرماه سال 1391 16:50
بجنس تر از تو، بجنس نمیبینم، اشکامو پاک کن، محتاج تزکینم، ای بجنس من، ای عشق شیرینم، بی تو خلم، بی تو میمیرم الکی گفتم!
-
اهم
یکشنبه 4 تیرماه سال 1391 16:35
موبلندوارد میشود دیری دیمممممممممممممممم تو رو خدا بیاین بزنین تو سر این بهانه گیر بزنم؟! بزنم؟! تو رو خدا بذارین بزنم بابا این جناب ننر همش حرف خودش رو میزنه همش توهم فانتزی داره میگه من براش مهم هستم ها ولی اصلا بهم توجه نمیکنه منم نمیخوام دلش رو بشکونم خب شما بگین چیکا کنم؟! راستی مبارک باشه بهانه گیر . خواهر زادت...
-
پاسخ کامنت به S
پنجشنبه 1 تیرماه سال 1391 19:21
:) فکر کنم میفهمم چی میگی...شاید مثل خاطره هایی از دوران دبیرستان، اولین ایمیلی و وبلاگی که ایجاد شد... حتما روزای خوشحالی بودن! بعضی وقتا آهنگای قدیمی مثل آهنگای گوگوشو گوش میدم، حس خوبی بهم دست میده چون احساس میکنم منو به گذشته ای میبره که صفایی بود و صمیمیت های اصل... من که از دوستی های وبی خسته شدم، دوست دارم...
-
کوشی؟!
یکشنبه 28 خردادماه سال 1391 22:59
موبلندم نیستش :(
-
موبلند من با کلی خواستگار
شنبه 6 خردادماه سال 1391 22:22
خدایا اگر دعا کنم هی هر روز یه خواستگار برای موبلندم بیاد به نظرت دعای خوبیه؟ آخه من دوست دارم گیتار زدنش خوب بشه :) آخه این عکسو کی گذاشته اینجا؟! چه ربطی داره؟...موبلند جون تو بگیر بخواب، چیزی نبود، این همسایه ها یه عکس اشتباهی گذاشته بودن رو دیوار ما پریشونتم